English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (228 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
Other Matches
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
objected U زبان برنامه پس از ترجمه
objects U زبان برنامه پس از ترجمه
object U زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects U زبان برنامه پس از ترجمه
objecting U زبان برنامه پس از ترجمه
direct objects U زبان برنامه پس از ترجمه
assembles U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assemble U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
to to U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
processor U برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
to translate something [from/into a language] U ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
language U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
languages U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to interpret [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
parsed U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parses U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parse U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
query U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
querying U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machined U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
queried U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queries U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machines U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
tabling U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tables U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machine U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
lingua francas U زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
lingua franca U زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
source language U 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
machine U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
conversion U لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversions U لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib U چرب زبان زبان دار
Arabic U زبان تازی زبان عربی
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
source U برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
statement U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statements U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
a dead language <idiom> U زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue U گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
cross assembler U ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
c++ U زبان ++C
abuser U بد زبان
language U زبان
tongue [language] U زبان
glossa U زبان
languages U زبان ها
as one man U با یک زبان
abusers U بد زبان
languages U زبان
tongue U زبان
apl language U زبان ای پی ال
hound's tongue U سگ زبان
language lab U زبان
language U زبان
apt language U زبان ای پی تی
grss language U زبان جی پی اس اس
two tongued U زبان
tongues U زبان
tongueless U بی زبان
report progarm generator U زبان ار- پی- جی
rpg language U زبان ار پی جی
cryptologic U زبان رمز
grammar U دستور زبان
lolled U زبان بیرون
dactylology U زبان انگشتی
czech U زبان چکوسلواکی
cypriot U زبان قبرس
computer language U زبان کامپیوتری
computer language U زبان کامپیوتر
computer oriented language U زبان کامپیوترگرا
control language U زبان کنترل
conversational language U زبان محاورهای
sugary U شیرین زبان
diatribes U زخم زبان
diatribe U زخم زبان
pilots U زبان پایلوت
grammars U دستور زبان
compiler language U زبان همگردانی
charlatanry U زبان بازی
charlatanism U زبان بازی
lolling U زبان بیرون
lisp language U زبان لیسپ
brickbat U زخم زبان
dialect U ی در زبان استاندارد
dialect U زبان محلی
bengali U زبان بنگاله
cobol U زبان کوبول
dialects U زبان محلی
comit language U زبان کامیت
common language U زبان عمومی
loll U زبان بیرون
compile language U زبان کامپایل
common language U زبان مشترک
commerical language U زبان تجاری
command language U زبان دستوری
command language U زبان فرمان
command language U زبان فرماندهی
lolls U زبان بیرون
voluble U خوش زبان
dancing language U زبان رقص
fortran U زبان فرترن
formmal language U زبان صوری
formal language U زبان صوری
flemish U زبان فلاندرز
fabricated language U زبان ساختگی
estonian U زبان استونی
fortran iv U زبان فرترن 2
gaulish U زبان گال
glossitis U ورم زبان
glossal U مربوط به زبان
lingo U زبان ویژه
glibness U طلاقت زبان
glib tongued U چرب زبان
lingoes U زبان ویژه
gift of the gab U روانی زبان
gestural postural language U زبان اطواری
erse U زبان گالی
equivocator U زبان باز
design language U زبان طراحی
decompilation U به زبان اصلی
declarative language U زبان تشریحی
declarative language U زبان اعلانی
pilot U زبان پایلوت
piloted U زبان پایلوت
stuttering U لکنت زبان
stammering U لکنت زبان
dumb language U زبان حال
enquiry language U زبان پرس و جو
english speaking U انگلیسی زبان
dysphasia U زبان پریشی
vernacular U زبان بومی
vernacular U زبان مادری
dumb language U زبان بی زبانی
vernaculars U زبان مادری
glossology U زبان شناسی
ambiguous language U زبان مبهم
mother tongues U زبان مادری
linguist U زبان دان
linguistics U زبان شناسی
algebraic language U زبان جبری
linguistics U علم زبان
acrimoniousness U زخم زبان
linguists U زبان دان
algorithmic language U زبان الگوریتمی
algol 0 U زبان الگول 06
algol U زبان الگول
mutes U بی زبان صامت
mute U بی زبان صامت
accadian U زبان اکد
philology U زبان شناسی
Celtic U زبان سلتی
Chinese U زبان چینی
jargon U زبان فنی
Dutch U زبان هلندی
tartar U زبان تاتاری
jargon U زبان حرفهای
tartars U زبان تاتاری
idiom U زبان ویژه
idioms U زبان ویژه
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Vintage style
2Some of my translations are missing !
2Some of my translations are missing !
1tink and grow rich
1affixation
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com